دگودی
دختر نازم عاشقه پستونک بود و به پستونک میگفت دگودی آخرین پستونکشو در تاریخ 6خرداد 89 موقعی که سوار ماشین در حال دور زدن دور میدان شهدا پرت کرد تو جوی آب و همون روز من و باباش تصمیم گرفتیم که دیگه واسش پستونک نخریم اون روز خیلی گریه کرد و ما تحمل کردیم اون شب هم به سختی خوابید و تا مدتی بیقراری میکرد تا کم کم عادت کرد و منم ذگودیهای که تا اون روز خورده بود به یادگار واسش نگه داشتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی