لنالنا، تا این لحظه: 16 سال و 3 روز سن داره

لنا

بیمارستان بوعلی

1390/8/22 0:21
نویسنده : مامی الهام
4,080 بازدید
اشتراک گذاری

بازم سلام مرسی از همه دوستای وبلاگیم که تو این مدت تنهام نذاشتین خلاصه لنا از سه شنبه تا شنبه بیمارستان حکمت بود و با گرفتن آنتی بیوتیک تبش قطع نشد با رضایت شخصی شنبه شب بردمیش بیمارستان بوعلی بستریش کردیم و دکتر رضایی بعد از انجام اکو قلب و مشاوره خونی و سونوگرافی شکم و رادیوگرافی سینه تشخیص داد که بیماری لنا عفونت ادراری که بد درمان شده و تا پنجشنبه اونجا بستری بود واسه من این چند روز به اندازه سال گذشت روزهای طولانی بیمارستان و شبهای غمبارش و انشالله هیچ بچه ای نچشه امیدوارم خداوند همه مریضارو مخصوصا" بچه هارو زودتر شفا بده به لنا هم خیلی سخت گذشت تمام دستش سوراخ شده بود هر روز ازش خون میگرفتن واقعا" روزهای بدی بود فردا هم اسکن کلیه داره که امیوارم سالم باشه .مامان جون واست نذر گوسفند کرده بود که زود خوب بشی و ازبیمارستان مرخص بشی یه گوسفند قربونی کنن و بدن به بهزیستی پنجشنبه که مرخص شدی گوسفند قربونی شد و شب گوشتشو بردیم دادیم بهزیستی برای بچه های بی سرپرست

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

مامان پارسا
29 مرداد 90 5:17
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم وقتی عکسای دخمل گلتو رو تخت بیمارستان دیدم و خیلی خیلی خیلی........ خوشحال شدم وقتی خوندم که از بیمارستان مرخص شده،نوشته بودی به تصمیم خودت بیمارستان و عوض کردی یعنی اینکه بوعلی از حکمت بهتره؟ انشالله که از این به بعد لناخانوم لحظه لحظه ی زندگیش غرق در شادی و موفقیت باشه و دیگه گذرش به بیمارستان نیفته راستی تولد بابای لناجون هم مباااااااارک
مامان ماهان
30 مرداد 90 9:52
عزیزمی چه عکسای نازززززززززززززززززی الهی هیچ مادری مریضی عزیزشو نبینه آمییییییییییییییییییییییین
مریم
30 مرداد 90 12:07
سلام عزیزم بلا به دور باشه امیدوارم هر چه زودتر خوب بشه لنای عزیزم من این روزها رو کشیدم و می دونم خیلی خیلی سخته
کاکل زری یا نازپری
2 شهریور 90 13:24
قربونش برم حالا حالش خوبه خوبه؟؟ امیدوارم دیگه هیچ وقت رنگ بد نبینید. عزیزم گاهی این جوری میشه که قدر سلامتیتو بدونی و به حرف مامن گوش کنی چیز های موقوی بخوری که همیشه سالم و سر حال باشی اینو بدون که من خیلی دوست دارم خاله جون
مامان نازنين
4 شهریور 90 0:27
سلام خاله جون توي اين چند وقت كه نبودي نگران شدم عكسهاي دخمل نازم رو كه ديدم خيلي ناراحت شدم اميدوارم خوب خوب بشي و اسكن كليه هم چيزي نباشه به ماماني بگو مرتب اسپند دود كنه
مامان نيروانا
4 شهریور 90 10:20
الهام عزيزم سلام، خداي من اينهمه مدت ازت بيخبر بودم. چه دوران سختي رو پشت سر گذاشتي. ايشالا كه لناجون ديگه اينجوري مريض نشه. خدا همه ي بچه ها رو در پناه خودش حفظ كنه. بعضي وقتا از تشخيص ديرهنگام جنابان دكتر خيلي لجم ميگيره ولي خب همه ي ما انسانيم و ممكنه دچار خطا بشيم. لنا رو حسابي ببوس. تو دستاي خداي مهربون باشين هميشه
نی نی توپولی
5 شهریور 90 14:38
وای خاله جون چی شده بودی ؟آخه مریض.. خدا رو شکر که به خیر گذشت و صحیح و سالم برگشتی خونتون ...
termeh & haleh
5 شهریور 90 15:05
لنا جونم انشاا دیگه مریض نشی واقعا معلومه دختر خوش اخلاقی هستس و صبور میبوسمت
مامان امیرحسین
9 شهریور 90 3:48
سلام .انشاالله همیشه سلام باشی عزیزم
مامان سانای
4 مهر 90 15:50
الهی همه بچه ها سالم باشن به مه سر بزن


امیدوارم سایا ه همیشه سلامت باشه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به لنا می باشد